۱۳۸۸ خرداد ۳۱, یکشنبه

فرخي يزدي



از حصير شيخ آيد دم به دم بوي ريا

چاره‌يي براين ريا و بوريا بايد نمود

محمد فرخي يزدي شاعري است كه قلمش را براي ترويج و دفاع از آزادي و انقلاب به‌كار گرفت. شعر فرخي، فراخواني براي آزاد زيستن و مبارزه براي تحقق آزادي است. شعر او از سويي وصف حال رنجديدگان و محرومين جامعه و بازتاب خشم وخروش آنها عليه بي‌عدالتي و استثمار است؛ از سوي ديگر افشاگر ستم و سركوبي حاكمان و مرتجعان ضدمردمي.

تپيدنهاي دلها ناله شد، آهسته آهسته

رساتر گر شود اين ناله‌ها، فرياد مي‌گردد

ز اشك و آه مردم بوي خون آيد، كه آهن را

دهي گر آب و آتش، دشنه فولاد مي‌گردد

دلم از اين خرابيها بُـوَد خوش، زانكه مي‌دانم

خرابي چون كه از حد بگذرد، آباد مي‌گردد

ز بيداد فزون آهنگري گمنام و زحمتكش

علمدار و عَـلَم، چون كاوة حداد مي‌گردد

به ويرانيِ اين اوضاع، هستم مطمئن، زانرو

كه بنيان جفا و جور، بي بنياد مي‌گردد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر